زندگی آرام

مرد شجاعی به نام مرئد از طرف پیامبر مأمور شد تا از مدینه به مکه برود و گروهی از مسلمانان را با خود بیاورد.

وقتی به مکه رسید با زن زیبایی به نام عناق که در زمان جاهلیت او را می شناخت  مواجه شد.

آن زن همچون گذشه، او را دعوت به گناه کرد. مرئد که تسلیم خدا شده بود و مسلمان، تسلیم شهوتش نشد و خواسته او را رد کرد. عناق از او درخواست ازدواج کرد.

مرئد گفت: باید از پیامبر کسب تکلیف کنم. وقتی به مدینه بازگشت ماجرا را برای پیامبر بیان کرد در همان لحظه آیه نازل شد و همسرگزینی از مشرکان و بت پرستان را منع کرد.[1]

...............

داستان های تفسیر نمونه، ص285 ؛ بقره 88 و 221