زندگی آرام

ای سلیم آب ز سرچشمه ببند
که چو پر شد نتوان بستن جوی

بسیاری از مادر شوهرها با عروس های خود مشکل دارند و بر عکس. ننه ات برای عروس گرفتن، یک عمر لحظه شماری می کرده است. او وقتی که به سیب زمینی می گفتی دیب زمینی ذوقت را می کرده و می گفته: الهی دامادی ات را ببینم و خودم برات یه عروس خوشگل بگیرم. او با این آرزو شب ها و روزهای زیادی را سپری کرده است. بدترین ضد حال این است که بدون هماهنگی با او بروی و با دختری طرح ازدواج بریزی. بعد از این گزینش، جهنمی از ناسازگاری او با عروس را به احتمال زیاد مشاهده خواهی کرد. مادر شوهری که خودش از عروس امتحان ورودی و مصاحبه خوشگلی و... می گیرد و او را می پسندد به این راحتی با او کنار نمی آید ، خدا به داد آن عروس نگون بختی برسد که بی دعوت پا خانه این مادر شوهر می گذارد . اگر می خواهی زندگی شیرینی داشته باشی، قبل از طرح دوستی با کسی سفیر خود(مادر) را به کشور معشوق گسیل بدار تا با رایزنی دل مادر را هم به دست آورده باشی.

شعار این هشدار
آن چه جوان در آینه نبیند، پیر در خشت خام بیند[1]

پی نوشت :
1. محمد حسین قدیری، نرم افزار اندروید و رایانه نیش ها و نوش ها