سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقد و تکمله ای بر شعر نذر فرهنگی

شاعر:  خلیل جوادی
حاجی آقا شما که با خدایی
اهل مرام و لوتی و اینایی
شما که دستتون تو کار خیره
مثل جهاز، وام و نذر و غیره...
سردرتون یه پرچم سیاهه-
هیئت و سور و ساتتون به راهه
ازخونه‎تون بوی خورشت قیمه
میره تا یزد و اصفهان و میمه
یه عالمه سینه‎زن و نوحه‎خون
میان ردیف میشن سر سفره‎ تون
 میون بوی گند پا و عرق
نذر شما قبول درگاه حق
درسته قیمه نذری غالبه
منم یه پیشنهاد دارم جالبه
وقتی جماعت اومدن بشینن
بگید سر سفره کتاب بچینن
قیمه خورا گفتن اگه"این چیه؟"
بگید کتابه، نذر فرهنگیه!!!
اونایی که زیادی زنجیر زدن
بعضیاشون ممکنه فحش‎ام بدن
اونی که فحش چارواداری میده
کسی کتاب تو دست اون ندیده
 قیمه خورای حرفه‎ای همینن
دوس ندارن جایی کتاب ببینن
تو خونه‎شون مردم این زمونه
بوفه‎دارن جای کتابخونه
اونایی که لاتن و مافنگی‎ان
اکثرشون گشنه‎ی فرهنگی‎ان
 گشنه‎ی فرهنگی خبر نداره
که گشنگی چی به سرش میاره
حاجی آقا شکم صداش کلفته
گشنه بشه به قار و قور می‎افته
شکم اگه یه ذرّه غُرغُر کنه
یارو باید یه چیزی توش پر کنه
اما مخش چون که صدا نداره
پا نمیشه براش غذا بیاره
اگه بگی مخت داره می‎ گنده
بهت میگه مخ دیگه کیلو چنده؟!
 غذای باب میل مُخ کتابه
اگه بهش کتاب بدی صوابه
کتاب باید مغزارو بیدار کنه
تا مُخ بیچاره یه کم کار کنه
کله‎ ی مردم اگه کار بیفته
گرسنه موندن دیگه حرف مفته
اراذل و چوب و چماق جم میشه
بی ‎ادب و عربده کش کم میشه
 امان از این حافظه‎ ی هش ال هفت
یه نکته‎ ی ظریف یادمون رفت
 این که، کتاب باید کتاب باشه
نه این که مثل قرص خواب باشه
مطالبش پرت و پلا نباشه
مایه ‎ی طنز عُقلا نباشه
باید یه چی باشه که، آدم اگه
گرفت وخوند، "حیفِ کاغذ" نگه
 حاجی آقا دست و دلت نلرزه
کتاب زیادتر از کباب می ‎ارزه
مرغ و کباب و قیمه در نهایت
چقد دووم داره مگه؟ سه ساعت!
 حاجی آقا شما یه ذرّه فک کن
مسیر قیمه رو دقیق چک کن
فردا اگه ببینی قیمه ‎ت کجاس
قبول می‎ کنی که حرفام به جاس
اما کتاب کنارشه همیشه
تازه با خوندن‎ام تموم نمیشه
شما که از حقیر عالم ‎تری
هر چه حدیثه کلهم ازبری
این که میگم گفته‎ی پیغمبره
که از تمام گفته‎ ها سرتره
 گفته برای کسب علم تا چین
باید برین اگه سواد ندارین
 خلاصه عرض بنده یادت نره
کتاب صوابش از کباب بیشتره

نقد و نظر
نکاتی زیادی در این شعر درست است. همه هم می دانیم که بسیاری از نذرها به فقرا  نمی رسد. افراد بین خودشان و همسایه ها و اقوام تقسیم می کنند. فرهنگ نذر مادی و غذایی باید اصلاح و فرهنگ سازی و اولویت بندی شود هر کسی به سهم خودش در این امر تلاش کند  به خصوص هنرمندان و روحانیون و اساتید دانشگاه و افراد خیّر.
حضرت علی را برای ولیمه عروسی دعوت کردند پرسید چه کسانی عروسی هستند؟ وقتی دید همه اشراف هستند و مرفهان. گفت پس فقرا را دعوت نکردی؟ گفت نمی شناختم آنها را. با هماهنگی، حضرت علی فردا شب با 50 نفر از فقرا عروسی رفت.
البته برای جهت دادن به نذر فرهنگی کلا نباید نذر معیشتی را زیر سؤال بود. در روان شناسی وقتی از سلسله نیازهای اولیه و ثانونیه بحث می شود نیاز اولیه و فیزیولوژیک مقدم بر نیازهای روانی است. شکم گرسنه دین و ایمان ندارد. نذرهای غذایی و معیشتی اگر درست جهت داده شود بسیار از فقرا و کارتن خواب ها و نیازمندان، آبرومندانه کمک می شوند و سر این سفره ها می نشینند. پس هر چیز جای خودش. افراد زیادی از نظر مادی این قدر توانایی دارند که هر دو نذر را بدهند و اتفاقا سالهای اخیر نذر فرهنگی مانند هدیه کتاب و نرم افزار و مشاوره های روان شناختی رایگان در هیات ها و موکب ها هم شروع شده است.
راستی برخی روی عروسی های مجلل و سفرهای تفریحی اشرافی و... هیچ نقدی ندارند ولی نسبت به یک فرد ثروتمند که از پول خودش نذر کند این قدر نقد دارند. یک اندیشمند نباید نقدهایش غربال شده و جناحی و صنفی باشد. از دید برخی شرکت یک فرد در یک کنسرت خارج از کشور با هزینه زیاد نقدی ندارد ولی اگر برادر او بخواهد همان مبلغ را هزینه مثلا جلسه امام حسین یا سفر کربلا کند باید جواب پس بدهد که چرا پولش را اینجا و آنجا هزینه کرد ( التماس تدبر)