سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیاز به ازدواج و منع خانواده از ازدواج موقت

پرسش
با سلام
دختری هستم بیست و نه ساله،هنوز مجرد و دوشیزه هستم
بعلت مشکلات قلبی دو بار پیوند قلب داشتم،بار اول ناموفق و بار دوم پیوند موفق داشتم،دو بار به کما رفته ام و چندین عمل دیگر که قابل ذکر نیست،جای سالمی در بدنم بعلت عارضه قلبم باقی نمانده من چون قلبم پیوندی است و قرص دارو باید مصرف کنم احتمال بچه دار شدنم پنجاه پنجاه است،یعنی کاملا ریسک است
با وجود خواستگارهای زیاد ولی وقتی از این جریان با خبر میشوند میلی به ازدواج با من ندارند
منم هم مثل هر جوان دیگری آرزوی ازدواج دارم و جسمم پر از نیاز است
چند وقت پیش عاشق پسری شدم و علاقه ام به او بیش ازحد است،اما متوجه شدم که متاهل است،ولی با این وجودخواستم با او ازدواج موقت کنم که به زندگیش لطمه ای وارد نشود،الان علاقه دو طرفه شده،ولی چون زندگیش بخطر می افتد نمی توانیم عقد دائم کنیم
پدر من هم با ازدواج موقت موافق نیست،چون من هنوز دوشیزه ام به اجازه پدر نیاز دارم،ولی او مرا درک نمیکند،کسی مرا درک نمیکند
اولا تا زنده ام بدلیل مشکلم نمی توانم ازدواج کنم
ثانیا حالا که خودم عاشق شده ام چرا نباید به عشقم و کسی که مرا دوست دارد برسم
حتی قصد کردم که فرار کنم و بدون صیغه و بدون در نظر گرفتن مسائل شرعی به عشق خود برسم و به خواسته جسمی خود جواب دهم ولی صبر کردم
حالا خواهشا راهی پیش پایم بگذارید،برای کسی که اینهمه درد در زندگی داشته ،چه باید بکنم

بدون عشقم حاضر به زنده بودن نیستم،حتی یک بار عمدا قرصهایم را نخوردم که بخودم آسیب بزنم ،ولی مجددا پشیمان شدم
حالا از شما میپرسم،باید مسائل شرعی را کنار بگذارم،ایا میتوان بدون اذن پدر صیغه موقت کرد،چون پدرم هیچ وقت اذن نخواهد داد،و عقد دائم نیز نمیتوانم بدلایل ذکرشده
ممنونمنیاز به ازدواج و منع خانواده از ازدواج موقت نیاز به ازدواج و منع خانواده از ازدواج موقت نیاز به ازدواج و منع خانواده از ازدواج موقت نیاز به ازدواج و منع خانواده از ازدواج موقت نیاز به ازدواج و منع خانواده از ازدواج موقت

پاسخ

سلام و عرض ادب خدمت شما پرسشگر محترم
سؤال شما از دو جنبه روان شناختی و شرعی قابل بحث است که این دو نیز ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.
الف: بعد روان شناختی
از نظر روان شناختی باید دقت کنید که به هر حال ارتباط شما با آن آقا نمی تواند دائمی باشد و چه بسا عطش عاطفی این ارتباط شما را به وابستگی به ایشان بکشاند که این می تواند برای شما و زندگی زناشویی آن آقا آسیب زا باشد.
وقتی انسان گرفتار هیجانات منفی است در درجه اول رهایی از آن هیجانات اولویت دارند و نمی خواهد به ما بعد آن فکر کند و شعاری مانند چو فردا شود فکر فردا کنیم یا از ستون به ستون فرج است به ذهن تبادر می کند ولی حقیقت این است که اگر واقع گرایی نباشد ممکن است بعد از لذتی کوتاه افسوس و حسرتی طولانی به بار آید.
خب حتما خواهید پرسید که پس امثال من چه کنند؟ چون شرایط ازدواج را نداریم باید نادیده گرفته شویم؟ آیا شما خودتان را جای من فرض کنیم به من حق نمی دهید؟ یا اساسا می توانید خودتان را به جای من و مشکلاتم تصور کنید؟
بله واقعا شرایط شما حساس است ولی هدف من به عنوان یک مشاور این است که باری به مشکلات شما افزوده نشود.
بنابراین اگر پسری باشد که او هم به دلایل و مشکلاتی حاضر شود با شما ازدواج دائم کند اولویت دارد و به شرطی که خانواده ها زیر بال شما را بگیرند تا مشکلات زندگی تان به حداقل برسد.
در مشاوره ها به خصوص مشاوره های تلفنی با خانم های زیادی مواجه شده ام که با این که مشکل خاصی نداشته اند بعد از ازدواج موقت نمی توانستند با این مسأله کنار بیایند که چه طور مردی که تا دیروز ابراز عشق می کرده با تمام شدن زمان عقد من را به طور کلی کنار گذاشته است و مدت زیادی با این مشکل درگیر بوده اند با این که عقلا و منطقا می دانسته اند که ازدواج موقت اسمش رویش است و موقت و گذار است ولی قلبا تمایل داشته اند ادامه یابد و حتی همسر دوم آن آقا باشند یا حتی در خواست کنند که آن آقا خانم اولش را کنار بگذارد و با او باشد. این مشکل با شرایط شما احتمالا است بیشتر و شدیدتر باشد.

نکته بعد این که هیچ موقع تصور کرده اید که اگر با ازدواج موقت باردار شوید با این فرزند چه خواهید کرد؟ البته قبول دارم راه هایی برای رفع این نگرانی هست ولی مواردی هم بوده اند که در این ایام باردار شده اند و به جای آرامش اضطراب مستمری گریبان گیرشان شده است. بدتر این که همان مردی که ادعا عشق و علاقه می کرده اینجا کنار می کشد و شما می مانید و مشکلات آن.
- به هر حال اگر از نظر شرعی منعی هم برای شما نباشد با توجه به موقت بودن این ازدواج و تلاش برای رفع و دفع آسیب های آن اقدام کنید


ب: بعد شرعی
هستند افرادی که آنها هم مانند شما هستند و نمی توانند فرزند دار شوند و از این جهت ازدواج دائم برای تان مقدور است. البته این که بارداری برای شما خطرناک است یا نه را باید پزشکان شما بگویند
.
بله ممکن است بارداری خطرناک باشد.
با این حال اگر اصرار به این ازدواج دارید حتما با بیان شرایط خود از مرجع تقلیدتان تکلیف خود را بپرسید که آیا می توانید بدون اذن پدر ازدواج موقت کنید یا نه.
به یک سؤال نسبتا مشابه دقت کنید

پرسش1
دختری مجرد هستم که مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی‌ام. درمانگران می‌گویند که ازدواج دائم با مسئولیت‌هایش وضعیتم را بدتر می‌کند. آیا والدینم می‌توانند مرا از ازدواج موقت منع کنند؟ یا برای اینکه در گناه نیفتم، می‌توانم بدون اذن پدرم ازدواج موقت کنم؟
پاسخ:
در فرض سؤال، اگر ازدواج موقت به مصلحت دختر باشد و پدر بدون وجه شرعی اذن ندهد، اذن او ساقط است و دختر، در حال سلامت، می‌تواند ازدواج موقت کند.[1]
پرسش2
آیا «بالیدگی»[2] دختر در حل مشکلات، و نمرة بالای او در تست شخصیت و هوش می‌تواند سبب شود که مشاور دختر را رشید بخواند و او را تشویق کند که لازم نیست برای گزینش همسر حتماً نظر پدرش را بپرسد؟
پاسخ:
دختر باکرة رشیده در ازدواج، به نظر بسیاری از فقها، نیاز به اذن پدر دارد، و اگر رشیده نباشد که لزوم اذن پدر، مورد اتفاق فقهاست.[3]

پرسش3
دختر و پسری، بدون هماهنگی با خانواده‌ها، با یکدیگر ارتباط داشته‌اند. خانواده‌ها به‌هیچ‌وجه یکدیگر را مناسب هم نمی‌بینند و مخالف ازدواج آنها هستند؛ ولی دختر و پسر به ازدواج با یکدیگر مصرّند. اگر مخالفت خانواده‌ها با این ازدواج مفاسدی چون زنا، خودکشی، فرار از منزل، درگیری با خانواده و خیانت به همسر در صورت رد این ازدواج داشته باشد،
الف) آیا مشاور می‌تواند برای دفع مفسده، ازدواج آنها را تجویز کند؟
ب) اگر والدین با توجه به این آسیب‌ها بازهم مخالفت کنند، آیا در صورت بروز مفسدة سنگین مقصرند؟
ج) افراد مؤمنی ادعا دارند که می‌توانند با دعا و سحر و جادو و جن، قلب آن دختر و پسر را به هم سرد کنند. آیا برای دفع مفسده‌های یاد‌شده می‌توان از این امور کمک گرفت؟

پاسخ:
الف) مشاور می‌تواند توصیه کند که با اجازة پدر و مادر و بر ‌اساس مصالح خانوادگی اقدام نمایند، و توصیه به ازدواج بدون اذن پدر صحیح نیست.
ب) اگر برای مخالفت خود ادلة عقلایی داشته باشند، شرعاً مقصر محسوب نمی‌شوند.
ج) استفاده از سحر و جن و امثال آن جایز نیست؛ اما اگر با تشویق به خواندن دعای مأثور از ائمة معصومین? بتوانند چنین عملی کنند، مانعی ندارد.[4]
پرسش4
پدرم، تا خواهر بزرگ‌ترم ازدواج نکند، به من اجازة ازدواج نمی‌دهد. ازآنجاکه این امر ممکن است به زیان من تمام شود و من دیگر خواستگار مناسبی نیابم:
الف) آیا پدرم حق ممانعت از آمدن خواستگار را دارد؟
ب) آیا من می‌توانم بدون اذن او ازدواج کنم؟
ج) آیا ازدواج من، که ممکن است در رغبت خواستگاران برای ازدواج با خواهر بزرگ اثر بگذارد، اشکال شرعی دارد؟
پاسخ:
الف) پدر حق ندارد از ازدواج دختر دوم به خاطر دختر اول جلوگیری کند.
ب) اگر دختر بالغه، رشیده، و شوهر هم‌کفو باشد، و پدر بدون دلیل موجه شرعی از اجازه به دختر خودداری کند، اعتبار اذن پدر ساقط می‌شود.
ج) ازدواج شما اشکال ندارد و از خداوند بخواهید تا مشکل خواهرتان را هم حل کند.[5]


پرسش5
ملاک رشیده بودن چیست؟ آیا خود دختر نیز می‌تواند با آن ملاک تشخیص دهد که رشیده است؟ آیا سن بالا و هوش بسیار (در آزمون هوش) و تحصیلات بالای دانشگاهی و اعتراف استاد مشاور می‌تواند ملاک رشیده بودن باشد؟
پاسخ:
به‌طور کلی، عرف کسی را رشیده می‌داند که صلاح و فساد خود را تشخیص دهد و این موضوع تنها ارتباط با سن و تحصیلات و امثال آن ندارد. مثلاً رشیده در معاملات کسی است که به‌آسانی کلاه بر سرش نمی‌رود و مغبون نمی‌شود و در ازدواج کسی رشیده است که همسر مناسب و در شأن و کفو خود را انتخاب نماید و به خاطر هوس زودگذر، آیندة خود را نابود نسازد.[6]

تذکر روان شناختی:
تجارب مشاوره ای به دختران هشدار می دهد که دختران زیادی با توهم رشیده بودن زندگی پر اضطرابی را برای خود می خرند. برای تصمیمات بزرگ با افراد امین و باتجربه مشورت کنید.
مشورت ادراک و هشیاری دهد
عقل ها را مر عقل ها یاری دهد
پرسش6
اگر مشاورِ ازدواج با‌تجربه، با آزمون شخصیت و مصاحبه و تطبیق معیارهای ازدواج موفق، تشخیص دهد که دختر و پسری برای ازدواج مناسب‌اند، آیا باز اذن پدر لازم است؟ اگر بر ‌اساس گفتة مشاور مجرب، پدر برخلاف مصلحت دختر نظر می‌دهد، اذن پدر ساقط می‌شود؟
پاسخ:
در این صورت هم اذن پدر ساقط نمی‌شود. بلی، اگر با وجود کفو بودن دختر و پسر و نبود کفو دیگر، به دلایل غیر‌عقلایی، پدر از اجازه خودداری می‌کند، اعتبار اذن او ساقط می‌شود.[7]

........................
1.سیدمحمدتقی علوی، مشاوره زیر گنبد فیروزه ای، ص38و39.
2. تذکر روان شناختی: مهم‌ترین ویژگی افراد بالیده شیوة برخورد مسئله‌مدارانه (نه هیجان‌‌مدارانه) با مشکلات است. افراد بالیده برای مشکلات راه‌حل‌هایی می‌یابند؛ البته افراد بالیده نیز ممکن است در مشکلات از دل‌داری و تخلیة محدود عواطف مانند گریستن استفاده کنند؛ اما خود را اسیر روش‌های هیجان‌مدارانه نمی‌کنند (ر.ک: یونس نابدل، همسرگزینی با عشق یا خرد؟، ص8).
3.مشاوره زیر گنبد فیروزه ای (استفتائات فقهی در حوزة مشاوره و روان‌درمانی) سیدمحمدتقی علوی و محمدحسین قدیری، ص75.
4. مشاوره زیر گنبد فیروزه ای (استفتائات فقهی در حوزة مشاوره و روان‌درمانی) سیدمحمدتقی علوی و محمدحسین قدیری، ص75و76
5.مشاوره زیر گنبد فیروزه ای (استفتائات فقهی در حوزة مشاوره و روان‌درمانی) سیدمحمدتقی علوی و محمدحسین قدیری، ص84
6.مشاوره زیر گنبد فیروزه ای (استفتائات فقهی در حوزة مشاوره و روان‌درمانی) سیدمحمدتقی علوی و محمدحسین قدیری، ص98
7. مشاوره زیر گنبد فیروزه ای (استفتائات فقهی در حوزة مشاوره و روان‌درمانی) سیدمحمدتقی علوی و محمدحسین قدیری، ص75